نیازهای واقعی پروژه
1396/01/11
05:55
دیدگاه ها ()
کشف نیازهای واقعی پروژه به جای نیازهای بیانشده
گاهی اوقات آنچه شما سعی بر حل کردن و پیشبرد آن دارید، از دیدهی شما پنهان است. ممکن است کارفرما آن را ندیده باشد و شما نیز در نگاه اول متوجه نیازهای واقعی پروژه نشده باشید. اما این جز وظایف شما بهعنوان یک مهندس طراح،مسئول و مدیر پروژه است که مطمئن شوید که آنچه دربارهی آن تلاش میکنید، در راستای پاسخگویی به نیاز واقعی است نه تصور ذهنی (توهم) کارفرما از پروژه و نه آنچه برای همگان آشکار است!
نیاز واقعی
بعضی مواقع مشکلات ازآنچه شما بهراحتی میبینید بیشتر هستند و بهقولمعروف تازه کجا شو دیدی …! مشخص کردن اینکه چه چیزی پروژه اصلی و واقعی است، همیشه کار آسانی نیست. ظاهراً، کاری که ندارد. کارفرما به دفتر شما میآید و یک سری خواستهها را بیان میکند. شما فرآیندهای تجاری مخصوص خود را طی کرده، نیازهای بیانشده کارفرما را استخراج کرده و به دنبال راهحلها برای خواستهها قرارداد را امضا میکنید و شیرینیاش را خورده و صلواتش را هم میفرستید.
شما با این کار درواقع پروژهای را تعریف کردهاید که طی آن خواستههای به زبان آمده مشتری را میخواهید پاسخ داده و برآورده کنید.
همیشه به این سادگیها هم نیست، به قولی؛ فکر نکن کم الکیه … بهعنوان طراح مسئول، مهندس سازمان یا به قولی مدیر پروژه، شما باید فرض کنید که مشتری یا کارفرماهای شما، یا نمیدانند که چه میخواهند، و یا خواسته و نیاز درست خود را متوجه نیستند.
ارزیابی نیازها
شما باید به دنبال کشف آن نیازهایی باشید که بیاننشدهاند! شما باید خواستهها و نیازهای درست را شناسایی کرده و راهحلی که کارفرمای شما را خوش و راضی میکند را پیدا کنید. با خوشی کارفرما، شما و تیم شما هم خوش خواهند شد و چه چیزی بالاتر از خوشی در زندگی؟
حالا بگو چی کار کنم ؟
با سؤالاتی درست، تصویری درست بسازید
آنچه شما می خواهید
مشکلات و فرصتها از هرجایی از درون و یا برون سازمان میتوانند سر برآورند. مشکلات معمولاً از داخل سازمان شکلگرفته و اغلب یه جایی با بهبود عملکرد سازمانی گره میخورند.
مشکل: بخشی در سازمان از کاغذبازی کلافه شده است.
راهحل: سادهسازی روشها یا همان یه خرده شل کردن خودمان.
مشکل: یک سازمان دائماً با اعتصاب کارگران مواجه میشود.
راهحل: روابط بین مدیران و کارکنان را بهبود ببخشید یا باهم مهربانتر باشیم.
مشکل: یک شرکت بیمه که نمایندگیهایش بهصورت مویرگی در کل کشور پخششده است.
راهحل: برقراری رابطهای مؤثر میان شعبهها، اینیکی یا نداره.
فرصت مشکل
مشکلات بهصورت منفی در نظر گرفته میشوند و فرصتها همزادان مثبت و باحال این مشکلات هستند، اگر به طریقی دیگر نگاه کرد. چشمها را باید شست …
فرصت مشکل
فرصتها غالباً توسط عوامل برونی ایجاد میشوند و نمونههای رایج را میتوان درزمینهٔ توسعه محصول و یا افزایش میزان تولید محصول جستجو کرد. این فرصتها اغلب درازای درک و پاسخ به یک نیاز در بازار نمایان میشوند. به بیانی دیگر گاهی اوقات یک مشکل ما را به سمت فرصت هدایت میکند. به قولی هیچ کار خدا، بیحکمت نیست.
پروژه صحیح را شناسایی کن
اصطلاح “نیاز واقعی” به اساسیترین مشکلی که باید حل شود اشاره دارد، کاری که میتواند بسیار مشکل باشد. اما دانستن این مهم که نیاز واقعی چیست برای شما بهعنوان مقامِ مسئول یا مدیر پروژه، بسیار حیاتی است.
شاید بپرسید که آخه چرا؟ به این دلیل که دیگران شمارا بهعنوان یک مدیر پروژه با توانایی حل مشکل واقعی میشناسند و مورد قضاوت قرار میدهند.
حل مشکل اصلی مقارن است با خشنودی از پاسخ به نیازهای واقعی. شما و تیم پروژه شما همواره باید در حال تلاش برای یافتن نیاز واقعی باشد. متأسفانه باید این را بگویم که شما نمیتوانید مطمئن باشید که نیاز واقعی را برآورده خواهید ساخت درحالیکه اصلاً نمیدانید که آن نیاز چه چیزی است.
مشکل اینجاست که هنگامیکه شمارا بهعنوان یک مقامِ مسئول و یا مدیر پروژه منصوب میکنند ممکن است صراحتاً نیازهای واقعی پروژه را برای شما مشخص نسازند.
اصطلاحات ممکن است ما را گمراه کنند: آنچه بهعنوان یک نیاز مطرح میشود درواقع راهحل برطرف کردن خودش را به همراه دارد.
یکی از روشهای قابلاطمینان برای کشف نیاز واقعی این است که از ذینفع درست سؤالهای ساده پرسیده شود: چرا؟ و بازهم چرا؟ و بازهم ….
چرا
بااینحال، شما در راستای کشف نیاز واقعی انتظار این را داشته باشید که با مقاومتهای بسیاری روبهرو شوید تا بتوانید نیاز واقعی را برای پروژهای درست، شناسایی کنید.
کلام آخر و درخواستی برای تبادل و همافزایی
اگر شما بهجای پیش بردن پروژه، شروع به سؤال کردن نمایید ممکن است در سازمان شما این تصور پیش آید که روبهجلو حرکت نمیکنید و اصطلاحاً در حال چال کردن هستید. درحالیکه پرسیدن سؤالات درست از گزینهها و آدمهای درست میتواند منجر به کشف حقایقی تکاندهنده شود. پس به کار خود ادامه داده و کریستف کلمبی دیگر شوید.
خواننده عزیز: آیا شما پروژههایی داشتهاید که نیازهای اصلی آنها دفن شدهاند درحالیکه کارفرما از شما چیز دیگری خواسته بوده است؟… من داشتهام. نتیجه نهائی فاجعهبار بوده است، اگر من و تیم همراهم بهجای تحویل دادن پروژه، برای فهمیدن نیاز واقعی تلاش کرده بود این اتفاق نمیافتاد.
گاهی اوقات آنچه شما سعی بر حل کردن و پیشبرد آن دارید، از دیدهی شما پنهان است. ممکن است کارفرما آن را ندیده باشد و شما نیز در نگاه اول متوجه نیازهای واقعی پروژه نشده باشید. اما این جز وظایف شما بهعنوان یک مهندس طراح،مسئول و مدیر پروژه است که مطمئن شوید که آنچه دربارهی آن تلاش میکنید، در راستای پاسخگویی به نیاز واقعی است نه تصور ذهنی (توهم) کارفرما از پروژه و نه آنچه برای همگان آشکار است!
نیاز واقعی
بعضی مواقع مشکلات ازآنچه شما بهراحتی میبینید بیشتر هستند و بهقولمعروف تازه کجا شو دیدی …! مشخص کردن اینکه چه چیزی پروژه اصلی و واقعی است، همیشه کار آسانی نیست. ظاهراً، کاری که ندارد. کارفرما به دفتر شما میآید و یک سری خواستهها را بیان میکند. شما فرآیندهای تجاری مخصوص خود را طی کرده، نیازهای بیانشده کارفرما را استخراج کرده و به دنبال راهحلها برای خواستهها قرارداد را امضا میکنید و شیرینیاش را خورده و صلواتش را هم میفرستید.
شما با این کار درواقع پروژهای را تعریف کردهاید که طی آن خواستههای به زبان آمده مشتری را میخواهید پاسخ داده و برآورده کنید.
همیشه به این سادگیها هم نیست، به قولی؛ فکر نکن کم الکیه … بهعنوان طراح مسئول، مهندس سازمان یا به قولی مدیر پروژه، شما باید فرض کنید که مشتری یا کارفرماهای شما، یا نمیدانند که چه میخواهند، و یا خواسته و نیاز درست خود را متوجه نیستند.
ارزیابی نیازها
شما باید به دنبال کشف آن نیازهایی باشید که بیاننشدهاند! شما باید خواستهها و نیازهای درست را شناسایی کرده و راهحلی که کارفرمای شما را خوش و راضی میکند را پیدا کنید. با خوشی کارفرما، شما و تیم شما هم خوش خواهند شد و چه چیزی بالاتر از خوشی در زندگی؟
حالا بگو چی کار کنم ؟
با سؤالاتی درست، تصویری درست بسازید
آنچه شما می خواهید
مشکلات و فرصتها از هرجایی از درون و یا برون سازمان میتوانند سر برآورند. مشکلات معمولاً از داخل سازمان شکلگرفته و اغلب یه جایی با بهبود عملکرد سازمانی گره میخورند.
مشکل: بخشی در سازمان از کاغذبازی کلافه شده است.
راهحل: سادهسازی روشها یا همان یه خرده شل کردن خودمان.
مشکل: یک سازمان دائماً با اعتصاب کارگران مواجه میشود.
راهحل: روابط بین مدیران و کارکنان را بهبود ببخشید یا باهم مهربانتر باشیم.
مشکل: یک شرکت بیمه که نمایندگیهایش بهصورت مویرگی در کل کشور پخششده است.
راهحل: برقراری رابطهای مؤثر میان شعبهها، اینیکی یا نداره.
فرصت مشکل
مشکلات بهصورت منفی در نظر گرفته میشوند و فرصتها همزادان مثبت و باحال این مشکلات هستند، اگر به طریقی دیگر نگاه کرد. چشمها را باید شست …
فرصت مشکل
فرصتها غالباً توسط عوامل برونی ایجاد میشوند و نمونههای رایج را میتوان درزمینهٔ توسعه محصول و یا افزایش میزان تولید محصول جستجو کرد. این فرصتها اغلب درازای درک و پاسخ به یک نیاز در بازار نمایان میشوند. به بیانی دیگر گاهی اوقات یک مشکل ما را به سمت فرصت هدایت میکند. به قولی هیچ کار خدا، بیحکمت نیست.
پروژه صحیح را شناسایی کن
اصطلاح “نیاز واقعی” به اساسیترین مشکلی که باید حل شود اشاره دارد، کاری که میتواند بسیار مشکل باشد. اما دانستن این مهم که نیاز واقعی چیست برای شما بهعنوان مقامِ مسئول یا مدیر پروژه، بسیار حیاتی است.
شاید بپرسید که آخه چرا؟ به این دلیل که دیگران شمارا بهعنوان یک مدیر پروژه با توانایی حل مشکل واقعی میشناسند و مورد قضاوت قرار میدهند.
مهندسی و مدیریت ساخت (ICEMA) Construction Engineering Management
حل مشکل اصلی مقارن است با خشنودی از پاسخ به نیازهای واقعی. شما و تیم پروژه شما همواره باید در حال تلاش برای یافتن نیاز واقعی باشد. متأسفانه باید این را بگویم که شما نمیتوانید مطمئن باشید که نیاز واقعی را برآورده خواهید ساخت درحالیکه اصلاً نمیدانید که آن نیاز چه چیزی است.
مشکل اینجاست که هنگامیکه شمارا بهعنوان یک مقامِ مسئول و یا مدیر پروژه منصوب میکنند ممکن است صراحتاً نیازهای واقعی پروژه را برای شما مشخص نسازند.
اصطلاحات ممکن است ما را گمراه کنند: آنچه بهعنوان یک نیاز مطرح میشود درواقع راهحل برطرف کردن خودش را به همراه دارد.
یکی از روشهای قابلاطمینان برای کشف نیاز واقعی این است که از ذینفع درست سؤالهای ساده پرسیده شود: چرا؟ و بازهم چرا؟ و بازهم ….
چرا
بااینحال، شما در راستای کشف نیاز واقعی انتظار این را داشته باشید که با مقاومتهای بسیاری روبهرو شوید تا بتوانید نیاز واقعی را برای پروژهای درست، شناسایی کنید.
کلام آخر و درخواستی برای تبادل و همافزایی
اگر شما بهجای پیش بردن پروژه، شروع به سؤال کردن نمایید ممکن است در سازمان شما این تصور پیش آید که روبهجلو حرکت نمیکنید و اصطلاحاً در حال چال کردن هستید. درحالیکه پرسیدن سؤالات درست از گزینهها و آدمهای درست میتواند منجر به کشف حقایقی تکاندهنده شود. پس به کار خود ادامه داده و کریستف کلمبی دیگر شوید.
خواننده عزیز: آیا شما پروژههایی داشتهاید که نیازهای اصلی آنها دفن شدهاند درحالیکه کارفرما از شما چیز دیگری خواسته بوده است؟… من داشتهام. نتیجه نهائی فاجعهبار بوده است، اگر من و تیم همراهم بهجای تحویل دادن پروژه، برای فهمیدن نیاز واقعی تلاش کرده بود این اتفاق نمیافتاد.